هدف از دیدار سناتورهای آمریکایی با اردوغان در ترکیه
تاریخ انتشار: ۴ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۱۳۲۱۴
دو سناتور متنفذ آمریکایی در حالی با اردوغان دیدار کردند که ترکیه به تازگی موفق شده برای خرید جنگنده های اف ۱۶ از سدّ مخالفت کنگره بگذرد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، سفر هیاتی از سناتورهای آمریکا به ترکیه، بازتاب وسیعی در رسانه های این کشور پیدا کرد. چرا که در روزهای اخیر، شاهد تحولات جدیدی در روابط آنکارا – واشنگتن هستیم و دو سناتور متنفذ آمریکایی در حالی با اردوغان دیدار کردند که ترکیه به تازگی موفق شده برای خرید جنگنده های اف 16 از سدّ مخالفت کنگره بگذرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سناتور جین شاهین، عضو دموکرات کمیته روابط خارجی و نیروهای مسلح سنای آمریکا، کریس مورفی از دیگر اعضای سنای آمریکا همراه با جف فلیک سفیر آمریکا در آنکارا، به دیدار رجب طیب اردوغان رفتند و در این دیدار خاقان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه نیز حضور داشت.
قرار بود سناتور کریس ون هولن، یکی از چهره های برجسته لابی یونان در کنگره آمریکا نیز در این نشست حضور داشته باشد اما اعلام شد که او به خاطر سرماخوردگی ناگهانی، سفر خود را لغو کرده است. اما رسانه ها میگویند؛ تیم اردوغان نیز تمایلی نداشته که ون هولن در این دیدار باشد. چرا که او قبلا به رسانه ها گفته بود: «ما زمانی با فروش جنگنده اف 16 به ترکیه موافقت کردیم که دیپلمات های ما از آنکارا ضمانت دریافت کردند و مطمئن شدند که ترکیه با این سلاح، امنیت یونان را مخدوش نخواهد کرد».
سناتورهای آمریکایی از اردوغان چه می خواهند؟
مورفی در شبکه های اجتماعی، اعلام کرده که دیدار سناتورها با اردوغان و موافقت با فروش اف 16 به ترکیه، یک لحظه تاریخی برای شتاب بخشیدن به روابط واشنگتن – آنکارا است. اما حالا مشخص شده که مساله فقط اف 16 نیست و اولویت نخست در دیدار سناتورهای آمریکایی با اردوغان، تلاش برای گشودن یک گره است.
مراد یتکین از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره این موضوع نوشته است: «به ظاهر درباره اهمیت روابط ترکیه و آمریکا صحبت شده اما می دانیم که هدف اصلی، مسائل مربوط به اوکراین و روسیه است. چرا که شاهین و مورفی پس از شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ، سفری به سه کشور مجارستان، مولداوی و ترکیه را برنامه ریزی کردند. شاهین در سایت سنا هدف از این سفر را تقویت اتحاد میان اعضای ناتو اعلام کرد. هدف اولیه در مجارستان متقاعد کردن نخست وزیر ویکتور اوربان برای تایید عضویت سوئد در ناتو بود. ولی اوربان به شاهین و هیأت او وقت ملاقات نداد و حاضر نشد درباره موضوع سوئد با آنها گفتگو کند».
در عالم سیاست، رفاقت رهبران بزرگ می تواند ابزار مهمی برای گذار از موانع باشد و حالا همه می دانند که اردوغان و اوربان در این چند سال، رفیق شده اند. سناتورهای آمریکایی که راهی برای دیدار با اوربان نیافتند، اول مولداوی را ترسانند و سپس سراغ اردوغان رفتند. مورفی پس از ملاقات با رئیس جمهور مایا ساندو در مولداوی، در حساب کاربری Xنوشت: «اگر اوکراین به دلیل قطع کمک های آمریکا شکست بخورد، مولداوی ها می دانند که آنها هدف بعدی حملات روسیه خواهند بود».
سفر سنانورهای آمریکایی به ترکیه نشان داد که مخالفت اوربان با عضویت سوئد در ناتو و عدم انسجام داخلی اعضای ناتو برای تداوم حمایت از اوکراین، غرب را در شرایط سختی قرار داده و حالا می خواهند؛ اردوغان در این زمینه نقش بیشتری ایفا کند.
شاهین ها، زن و شوهری متنفذ
از دید تحلیلگران سیاسی ترکیه، سناتور جین شاهین سیاستمداری است که در نقاط عطف حساس روابط ترکیه و آمریکا در سال های اخیر نقش برجسته ای داشته و دیدار او با اردوغان، عملا به عنوان یک نقطه عطف تلقی می شود. او پیش از این هم بارها به ترکیه رفته است.: شوهرش بیل شاهین هم فرد متنفذی است که اصالتا از خانواده ای مارونی است که از لبنان به ایالات متحده مهاجرت کرده اند.
سفرهای پیشین جین شاهین به ترکیه، همواره در بزنگاه های حساس صورت گرفته است. به عنوان مثال، در دوران دونالد ترامپ و در 29 جولای 2018، سناتورهای آمریکایی لیندسی گراهام و شاهین به آنکارا رفتند. در آن زمان دستور کار آزادی کشیش اندرو برانسون بود که به اتهام همکاری با شاگردان کودتاگر گولن و پس از کودتای 15 جولای 2016 دستگیر شده بود. اردوغان در آن دیدار از طریق جین شاهین، چنین پیشنهادی برای ترامپ فرستاد: «شاه بده، شاه را بگیر».
منظور اردوغان، این بود که ترامپ باید فتح الله گولن را تحویل دهد و کشیش برانسون را تحویل بگیرد و با این مبادله، مشکلات حل شود. اما طرف مقابل، به هیچ وجه زیر بار نرفت و گولن همچنان در آمریکا ماند و اردوغان هم بدون آن که امتیاز قابل توجهی بگیرد، برانسون را از طریق آلمان به آمریکا تحویل داد.
شاهین و گراهام دوباره در 18 ژانویه 2019 به آنکارا رفتند و استقبال گرمی از آنها به عمل آمد. چرا؟ چون پس از حمله زمینی ارتش ترکیه به کردهای سوریه، ترامپ بدون تعارف نوشته بود: «اگر ترکیه به کردها ضربه بزند، اقتصادش را نابود خواهیم کرد». چنین شد که گراهام و شاهین پس از ترک ترکیه، در 2 ژوئیه از سربازان آمریکایی و کردهای مستقر در منبج، در کرانه غربی رود فرات، بازدید کردند.
سناتور شاهین، آشکارا اعلام کرده بود که عملیات ترکیه در سوریه، تهدیدی برای صلح منطقه است. او همچنین خرید سامانه روسی اس 400 را اقدامی غلط دانسته و با مشورت او و دیگران، روند حذف نام ترکیه از خریداران جنگنده اف 35 آغاز شد. بنابراین، شاهین سناتوری است که اگر چه با تیم اردوغان روابط نزدیکی دارد اما همواره در قامت پیک و پیغامرسانی ظاهر شده که هم اهل دوستی و هم اهل استفاده از ابزار صراحت و تهدید است.
در شرایط فعلی نیز که در کنگره آمریکا، بحث در مورد ادامه کمک های تسلیحاتی به اوکراین جریان دارد و علاوه بر این، کمک به رژیم صهیونیستی اسراییل ادامه دارد، سناتورها به آنکارا رفتند تا روند سیاسی حمایت غرب از اوکراین؛ با کمک اردوغان پیشرفت بیشتری حاصل کند. در نتیجه هدف از این سفر، ادامه حمایت ترکیه از اوکراین و مهار روسیه است. اینجاست که تیم اردوغان، با یک چالش بزرگ مواجه می شود و به خاطر می آورد که سفر ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به ترکیه که قرار بود در 12 فوریه انجام شود، چرا به تعویق افتاده است.
بر اساس گزارش هایی که در رسانه های ترکیه منتشر شده، تیم اردوغان به این جمعبندی رسیده که چنین پیام هایی از طریق خاقان فیدان به سناتورهای آمریکایی داده شود:
1- آمریکا باید برای مهار، از اثر نفوذ خود بر اسراییل استفاده کند. چرا که ممکن است بحران غزه به منطقه سرایت کند.
2- از دید آنکارا، همکاری آمریکا با پ.ک.ک در سوریه غیرقابل قبول است و نگاه مبتنی بر شراکت راهبردی لازم است.
3- ترکیه در حمل و نقل غلات از اوکراین، نقش خود را ایفا می کند. امنیت دریای سیاه برای ترکیه اهمیت حیاتی دارد و اجازه هیچ اقدام تنش آمیز نخواهد داد.
مورد آخر از اهمیت ویژه برخوردار است. زیرا منابع آمریکایی مدتی است در نظر دارند که کشتی های ناتو، با وجود ریسک نقض مونترو به دریای سیاه بروند، اما آنکارا این اجازه را نمیدهد.
حال باید دید پس از سفر سناتورهای آمریکایی به آنکارا چه روی می دهد و از دیگر سو، نگاه ولادیمیر پوتین به تصمیمات اردوغان، چه خواهد بود.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: سناتورهای آمریکایی سناتورهای آمریکا تیم اردوغان رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۱۳۲۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کریدور عراق-اردوغان- اروپا / چالشهای فنی و زیرساختی
علی آهنگر- روزنامه اعتماد-وقتی در ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ بایدن در دهلینو توافق بر سر کریدور عرب-مد را اعلام کرد، تنها صدای مخالف رجب طیب اردوغان بود. بیست کشور ثروتمند جهان که عنوان جی۲۰ را با خود یدک میکشند، دو روز شهریور گذشته را در دهلینو به سر بردند. جهان و آنچه در او هست در این دو روز چشم به خیابانهای نه چندان پر زرق و برق دهلینو دوخته بود. همه میدانستند که چکشهای نارندرا مودی بر میز ریاست اجلاس نمادی بیش نیست و توافقهای اساسی همه از پیش صورت پذیرفته است. اما جهان بیتاب از اعلام توافقی بود که هندوستان را از یک کریدور به امارات و عربستان و از آنجا به دریای مدیترانه و اروپا متصل میکرد. کریدوری که از آن پس در ادبیات ژئوپلیتیک به کریدور عرب- مد شهرت یافت. معلوم بوده و هست که این کریدور به این سادگیها به سرانجامی نخواهد رسید. اما نکته این بود که رجب طیب اردوغان با صدای بلند مخالفتش را با این کریدور اعلام کرد و بیان داشت ترکیه باید از این معامله سهمی داشته باشد. امارات متحده عربی از سوی رهبران گروه ۲۰ ماموریت یافت تا رضایت خاطر این صدای بلند و پرغوغای آناتولی را کسب کند. نتیجه این سر و صدا و آن لابیهای پشت پرده با امارات و قطر در سفر روز دوشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۳ اردوغان به عراق نمایان شد. وقتی اردوغان در فرودگاه بغداد با استقبال محمد شیاع السودانی بر فرش قرمز گام نهاد تا از یگان استقبال سان ببیند، وزیران راه و حمل و نقل امارات و قطر هم در هتلهای بغداد جا خوش کرده بودند. همه چیز مهیا بود تا رجب طیب اردوغان و شیاع السودانی در پشت میزهای سالن بزرگ تشریفات کاخ نخستوزیری بایستند و وزیران راه ترکیه، عراق، امارات و قطر امضاهایشان را پای یادداشت تفاهمی برای ایجاد کریدوری جدید بگذارند که چهره ژئوپلیتیک منطقه را تغییر میدهد.
کریدوری که از این پس کریدور عراق-ترکیه-اروپا نام دارد که ما بحق آن را در این نوشتار کریدور عراق- اردوغان-اروپا نام نهادیم، چراکه برپایی این کریدور بیش و پیش از هر چیز قاچ بزرگی از کیک تجارت و اقتصاد آینده اقیانوس هند-اروپا را نصیب ترکیه میکند و نقش رجب طیب اردوغان را در به دست آوردن این قاچ بزرگ ژئوپلیتیکی برای ترکیه روشن میدارد. با برپایی این کریدور که ظاهرا علاوه بر ارتباط با هند، تجارت و البته رضایت چین را نیز به همراه دارد، عراق و بندر فاو در جهان برجسته میشوند. فاو شهر بندری کوچکی در دهانه اروندرود است که برای رزمجویان آن سالها خاطرات عمیقی را به همراه دارد. مگر میشود فاو را بگویی و از آن همه درگذری؟!
آن فاو بیقرار با آن مسجد با نمازگزارهای مخلص بیشمار حالا تبدیل به یک بندر بزرگ میشود. بندری فخر جبل علی در امارات. اگر بندر جبل علی امارات با ۶۷ اسکله کانتینری لقب بزرگترین بندر خاورمیانه را به خود داده، حالا قرار است تا سال ۲۰۲۵ در برابر بندر ۹۰ اسکلهای کانتینری فاو کلاه از سر بردارد. میگویند با راهاندازی فاز نخست این کریدور در ۲۰۲۸ که ترکیبی از بزرگراهها، راهآهن، انتقال خطوط نفت و گاز و خطوط ارتباطات است، زمان رسیدن بارها به اروپا از ۴۵ روز دماغه امیدنیک و ۳۵ روز دریای سرخ، به ۲۵ روز کاهش مییابد. یعنی کالاهای ساخت چین و هند ده روز زودتر به دست مشتریان سیریناپذیر اروپایی میرسد. اما این تمام مطلب نیست. آنگونه که میدل ایستای میگوید؛ عراق چشم دارد در قالب این قرارداد، ۱۷ میلیارد دلار سرمایه جذب کند، ۱۲۰۰ کیلومتر راهآهن خود را از فاو به ترکیه و از آن طریق به اروپا برساند، قطارهایی با ۳۰۰ کیلومتر سرعت در ساعت در ریل بگذارد، سالانه ۴ میلیارد دلار درآمد کسب کند و برای ۱۰۰ هزار نفر از جوانان عراقی کار و شغل بسازد. اینها همه خوب است، اما یک نقص عمده و یک عیب بزرگ دارد. نقص عمده داستان پیش گفته این است که از دو مبدا اصلی تجارت امروز و آینده کریدورهایی که قرار است از خلیج فارس بگذرد، یعنی چین و هند کسی در بغداد نبود تا در کنار وزیران راه چهار کشور عراق، ترکیه، امارات و قطر، به عنوان تضمینکننده اصلی دادن کالا و کانتینر پای قرارداد را امضا کند. و، اما عیب بزرگ و بسیار بزرگش این است که هیج سهمی برای نقش ژئوپلیتیک ایران در منطقه قائل نشده است. مگر میشود ابرکشتیهای کانتینری با میلیونها تن کالا از جلوی چشمان بندر چابهار و آن پهنه بیکران دشت مکران بگذرند، برای لنجهای ماهیگیری کنارک دست تکان دهند و در شمالیترین نقطه خلیج فارس، در بندر فاو پهلو بگیرند؟! آقای رجب طیب اردوغان لابد فکری کردهاند که چنین چیزی تحقق یافتنی نیست. پس تا دیر نشده، چهار کشور ترکیه، عراق، امارات و قطر خوب است به تهران بیایند؛ وزیرانی از چین و هند هم در پایتخت ایران حضور یابند و بر نقش تاریخی ایران و بندر مکران و چابهار انگشت تایید بگذارند.